حکم اعدام برای مرد شیطانصفت | دستدرازی به ۹ زن و دختر در پارک | خودم خارج از ایران زن و بچه دارم!
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۱۳۶۸۲
به گزارش همشهری آنلاین، نخستین شکایت از این مرد شرور زمستان سال ۱۳۹۹ در اداره پلیس ثبت شد. زن جوانی که شاکی بود گفت: ساعت ۶ عصر در پارک مهرگان در حال پیادهروی بودم که مردی جوان به بهانه پرسیدن ساعت به من نزدیک شد و بعد هم با تهدید چاقو من را به محل خلوتی از پارک کشاند و گلویم را فشار داد که بیحال شدم و سپس نقشه شیطانیاش را اجرا کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حالی که مأموران شناسایی عامل تعرض را در دستور کارشان قرار داده بودند چند زن و دختر دیگر هم با مراجعه به پلیس آگاهی شکایتهای مشابهی را مطرح کردند که اطلاعات شاکیها نشان میداد فرد متجاوز یک نفر بوده است. در نهایت با تجمیع اطلاعات و تلاش مأموران متهم آبان سال ۱۴۰۱ ردیابی و بازداشت شد.
همدستی مادر و خاله در قتل پسر ۱۱ ساله | از دستش خسته شده بودموی پس از دستگیری منکر اتهامش شد و در مراحل بازجویی ادعا کرد که بیگناه است و به اشتباه دستگیر شده است. حتی در مواجهه حضوری با شاکیها هم خیلی خونسرد رفتار کرد و مدعی شد نه آنها را میشناسد و نه مرتکب جرمی شده است. تا اینکه نتیجه آزمایشهای DNA یکی از شاکیها ثابت کرد که عامل تعرض همین مرد ۳۰ ساله است.
با تکمیل تحقیقات و گزارش پلیس و پزشکی قانونی برای متهم به اتهام تجاوز به عنف، مزاحمت برای زنان و اطفال، تهدید با چاقو و ایجاد جرح با چاقو کیفرخواست صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین جلسه دادگاهدر ابتدای این جلسه ۶ نفر از شاکیها حاضر شدند و با تشریح جزئیات ماجرای تعرض خواستار اشد مجازات برای متهم شدند.
یکی از شاکیها گفت: آن روز به همراه همسر و فرزندم به پارک رفته بودیم. همسر و دخترم به زمین بازی رفتند و من هم گوشهای از پارک تنها بودم و با تلفنم حرف میزدم که ناگهان تیزی چاقویی را در پهلویم حس کردم. میخواستم برگردم که چاقو را محکم به پهلویم فشار داد و بعد هم من را روی زمین انداخت. خواستم فریاد بزنم که او سرم را محکم به زمین کوبید و از حال رفتم. وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم او آزارم داده است.
وقتی شاکیها یک به یک ماجرای شومی را که برایشان رخ داده بود تعریف کردند، متهم به جایگاه رفت و با رد اتهاماتش عنوان کرد: شاکیها دروغ میگویند و من آنها را نمیشناسم و هیچگاه هم به کسی تعرض نکردهام.
پس از آن قضات تصمیم گرفتند ادامه رسیدگی به پرونده با حضور ۳ شاکی دیگر انجام شود.
دومین جلسه دادگاهدر این جلسه نیز ۳ شاکی دیگر پرونده به جزئیات شکایتشان پرداختند و آنها نیز بر اشد مجازات متهم تأکید کردند.
سپس متهم بازهم بر بیگناهیاش اصرار کرد و قضات برای تحقیقات بیشتر در خصوص پرونده ادامه رسیدگی را به جلسه سوم موکول کردند.
سومین جلسه دادگاهدر سومین جلسه که پس از تکمیل تحقیقات و گزارش پزشکی قانونی برگزار شد همه شاکیها خواستار اشد مجازات متهم شدند.
بعد از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من بیگناهم و به اشتباه بازداشتم کردهاند. من خودم در هرات افغانستان زن و بچه دارم و به خاطر عشقی که به همسرم دارم به هیچ زن و دختری نگاه نمیکنم.
با پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده از جمله آزمایش DNA و بررسی دوربینهای مداربسته محل جرم و همچنین درخواست شاکیها متهم را به اعدام محکوم کردند.
کد خبر 837747 منبع: ایران برچسبها خبر مهم خشونت حوادث ایران زنانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم خشونت حوادث ایران زنان شاکی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۱۳۶۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش «تابناک» به نقل از عصر ایران، معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»